تعریف خصوصی سازی
واژه “خصوصیسازی” مترادف لغت (Privatization) از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ با روی کار آمدن دولتهای محافظه کار در انگلیس، آمریکا و فرانسه رواج یافت. هم اکنون در کشور ما نیز موضوع خصوصی سازی از جمله مباحث عمده عرصه سیاست تلقی می شود.
خصوصی سازی زمانی اتفاق میافتد که یک تجارت، عملیات یا املاک متعلق به دولت، متعلق به یک حزب خصوصی و غیر دولتی شود. به بیان دیگر انتقال مالکیت، املاک یا تجارت از دولت به بخش خصوصی، خصوصی سازی نامیده میشود. در این حالت دولت دیگر مالک نهاد یا تجارت نیست. به بیان سادهتر خصوی سازی روندی است که در آن یک شرکت تجاری عمومی توسط چند نفر تسخیر میشود.
خصوصی سازی چگونه کار میکند؟
خصوصیسازی توسط دولت به طرق مختلفی اتفاق میافتد. به طور کلی، دولت مالکیت امکانات خاص یا فرآیندهای تجاری را به یک شرکت خصوصی منتقل میکند. خصوصی سازی به دولتها کمک میکند تا پول خود را پسانداز کنند و کارایی خود را افزایش دهند.
به طور کلی، دو بخش اصلی اقتصاد را تشکیل میدهند: بخش دولتی و بخش خصوصی. آژانسهای دولتی معمولاً فعالیتها و صنایع را در بخش عمومی اداره میکنند. برای مثال در ایالات متحده، بخش دولتی شامل خدمات پستی ایالات متحده، مدارس و دانشگاههای دولتی، پلیس و آتشنشانی، خدمات پارک ملی و خدمات امنیت و دفاع ملی است. شرکتهایی که توسط دولت اداره نمیشوند شامل بخش خصوصی هستند. شرکتهای خصوصی شامل اکثر شرکتهای کالاهای اساسی مصرف کننده، امور مالی، فناوری اطلاعات، صنایع، املاک و مستغلات و بهداشت و درمان هستند.
طرفداران خصوصیسازی استدلال میکنند که شرکتهای خصوصی مشاغل را با صرفه اقتصادی بیشتر و کارآمدتر اداره میکنند زیرا با انگیزه کسب سود به دنبال از بین بردن هزینههای بیهوده هستند. بعلاوه، نهادهای خصوصی با چالشهایی مانند بوروکراتیک اداری که میتواند نهادهای دولتی را آزار دهد، سروکار ندارند. از طرفی، برخی از متخصصان در حوزه خصوصیسازی معتقند که موارد ضروری مانند برق، آب و مدارس نباید در معرض نیروهای بازار و تحت تاثیر انگیزههای سوددهی قرار بگیرند.

خصوصی سازی و حاکمیت مصرفکننده
خصوصی سازی یکی دیگر از مولفههای اصلی رویکرد نئولیبرالی است و بخصوص در دو دهه اخیر توسط تعداد بیشتری از کشورها پذیرفته شده است. این روند کاملاً متضاد با جهتگیری سنتی سیاست پس از جنگ بر اساس گسترش رفاه دولتی، توسعه برنامهریزی شده و رشد اقتصادی به رهبری بخش دولتی است. خصوصی سازی زمانی اتفاق می افتد که دولت مالکیت یا کنترل عملیات قبلی دولت و تحت مدیریت را به بخش خصوصی منتقل کند.
برای مثال، در بخش مسکن، رویکرد خصوصی سازی موضوع مهمی به ویژه در دستور کار مسکن انگلیس بود که توسط دولت تاچر منتخب در سال 1979 معرفی شد. او برنامه “حق خرید” را ارائه داد که به موجب آن مستاجران به واسطه “حق خرید” ملکی را که اشغال کرده بودند میتوانستند با تخفیف بخرند. میزان تخفیف با مدت زمان اجاره رابطه مثبت داشت و در برخی موارد به 70٪ ارزش بازار می رسید.
مدافعان خصوصی سازی مسکن عمومی معتقدند که بازارهای خصوصی گزینههای گستردهتری به مصرفکنندگان مسکن ارائه میدهند. از طرف دیگر، مدیران مسکن عمومی کمتر به ترجیحات مصرف کننده پاسخ میدهند.
علاوه بر این، اعتقاد بر این است که خصوصی سازی موجب افزایش رفاه مصرف کننده از طریق مالکیت املاک می شود. افرادی که مالک هستند میتوانند کنترل بیشتری بر استفاده از منازل خود داشته باشند و از طریق سرمایهگذاری برای نگهداری و بهسازی مسکن، در جمعآوری ثروت نیز در موقعیت بهتری قرار دارند. برنامه های خصوصی سازی متعاقباً توسط تعدادی از کشورها از جمله هلند، فرانسه و استرالیا و در تلاش برای ارتقا افزایش مالکیت خانه ارائه شد. اما در ایالات متحده تلاشهای خصوصی سازی روند نسبتاً متفاوتی با سایر کشورهای غربی داشت. دولت سعی داشت با مقرراتزدایی و آزادسازی به جای فروش مسکن عمومی، نقش و نفوذ بازار را افزایش دهد.
روشهای خصوصی سازی
به طور کلی میتوان گفت چهار نوع خصوصی سازی وجود دارد:
اولین و رایجترین شکل آن فروش داراییهای عمومی مانند فروش نیروگاه برق دولتی، شرکت هواپیمایی یا تاسیسات ارتباط از راه دور است.
روش دوم، برونسپاری خدمات ارائه شده توسط دولت به آژانسهای غیر دولتی است. این را میتوان به عنوان تغییر در نقش دولت از تهیه کالاهای عمومی به تدارکات توصیف کرد.
در سومین نوع از خصوصی سازی تغییر در عملکردهای نظارتی دولت نسبت به عدم کنترل بر بازارها و اعتماد به بازارهایی است که آزادانه فعالیت می کنند که منجر به تخصیص کارآمد و عادلانه منابع و درآمد خواهد شد.
تغییر کلی نگرش از رویکردهای جمعی به سازمانهای اجتماعی که عموماً نقش اصلی دولت را نسبت به نقشهای فردی و مسئولیتها بازی می کند، چهارمین نوع خصوصی سازی است.
بهطور خلاصه برای آنکه خصوصیسازی هرچه بهتر صورت پذیرد باید اقدامات زیر بهطور «همزمان» به عمل آیند:
- تقویت حقوق مالکیت خصوصی، تغییر ساختار شرکتها، آزادسازی و مقررات زدایی، اصلاح مقررات، اصلاح ساختار مالی (بویژه بازار سرمایه) و بازار نیروی کار؛
- تشویق و هدایت در جهت توسعه بخش خصوصی به منظور تحریک رقابت و ورود تولیدکنندگان به بازار؛
- واگذاری موسسات عمومی دولتی به بخش خصوصی (تغییر مالکیت).
تأثیرات خصوصی سازی
خصوصی سازی با نگرانیهای مختلفی از جمله هزینه خدمات، سرعت نوآوری در فنآوری و تأثیر ادامه یارانهها بر کسری بودجه دولت ایجاد شده است. یکی از مهمترین تاثیرات خصوصیساری کاهش چشمگیر هزینهها به خصوص در زمینه نیروی کار است. در بیشتر اوقات با خصوصیسازی حجم نیروی کار تا 50 درصد و حتی بیشتر کاهش مییابد. این نشان میدهد که نیروی کار مازاد قابل توجهی در شرکتهای دولتی هستند.
خصوصی سازی اغلب منجر به افزایش قیمت و تولید میشود. اما با وجود افزایش در تولید و افزایش قیمت، به علت ارائه محصولات با کیفیت بهتر، مصرفکنندگان همچنان برای خرید راغب هستند. در اکثر کشورها در نتیجه خصوصی سازی، زمان انتظار برای دریافت خدمات کاهش و کیفیت ارائه خدمات افزایش مییابد. بررسیها نشان میدهد حتی در کشورهایی که تصور میشود خدمات آب و برق دولتی عملکرد نسبتاً خوبی دارند، خصوصی سازی میتواند منجر به افزایش سرمایهگذاری و نوآوری شود.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.